سلام.

مجموعه قصه های سرزمین اشباح رو من 1_2 سال پیش شروع کردم و جلد اولش رو خوندم ولی چون از کتابخونه میگرفتم و میخوندم جلد دومش دست کی امانت بود و نتونستم بخونمش.جلد سوم رو شروع کردم ولی متوجه نمیشدم بعضی ماجراهاش رو.

تا اینکه چند روز پیش با پاییز رفته بودیم کتابخونه و دیدم جلد دومش هم اومده.

و من دوباره افتادم تو دور خوندن این مجموعه:)


داستانش:یه پسره به اسم دارن
(همون اسم نویسنده ش دارن شان)با دوستش میره به یک سیرک عجایب که نمایش ببینه.توی اون نمایش یه عنکبوت خیلی کشنده هم هست که با صدا فلوت کار انجام میده.ا

دارن به عنکبوت ها علاقه خاصی داره و می خواد شبانه اون عنکبوت رو به و منتظر میمونه تا دوستش بیاد ولی همه ی تماشاکنان میرن بیرون و دوستش با صاحب عنکبوت صحبت میکنه.دارن هم گوش می ایسته و میبینه که صاحب عنکبوت یعنی آقای کرپسلی یه شبحه.


بعدا که دارن اون عنکبوت رو میه عنکبوته دوستش رو نیش میزنه و آقای کرپسلی به شرطی دوست دارن رو نجات میده که دارن یه نیمه شبح شه و بشه همکار کرپسلی.

حالا کلی با ماجراهای نیمه شبحی سر و کله میزنه.


به نظر من کلا داستان های ترسناکی که مینویسن بیشتر بچگانه ست تا ترسناک.:|

جلد اول:

جلد دوم:

دریافت


لحظاتتون پر از یاد خدا.

پ ن:دوستان چرا بیان بعضی وقتا عکسارو به صورت لینک میاره؟!

#کتابخونی:)


یاعلی.



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها